رگ گشادن

لغت نامه دهخدا

رگ گشادن.[ رَ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) رگ زدن. ( آنندراج ). فصد کردن. ( آنندراج ) ( فرهنگ نظام ). رجوع به «رگ زدن » شود.

فرهنگ فارسی

رگ زدن فصد کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال عشقی فال عشقی فال مکعب فال مکعب فال قهوه فال قهوه