رو ترش کردن

لغت نامه دهخدا

رو ترش کردن. [ ت ُ رُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ترشرویی کردن. گره بر ابرو افکندن. خود را عبوس نشان دادن. اخم کردن. کراهت نمودن :
شکر یزدان طوق هر گردن بود
نی جدال و روترش کردن بود.مولوی.تَکَرﱡه ؛ رو ترش کردن. ( منتهی الارب ). و رجوع به روترش شود.

فرهنگ فارسی

ترشرویی کردن گره بر ابرو افگندن خود را عبوس نشان دادن اخم کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال انگلیسی فال انگلیسی فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت