ذی قیمت

لغت نامه دهخدا

ذی قیمت. [ م َ ] ( ع ص مرکب ) صاحب ارز و بها. ارجمند. بهاور. ارزنده.

فرهنگ معین

(قَ یا قِ مَ ) [ ع . ذی قیمة ] (ص مر. ) قیمتی ، باارزش ، گرانبها.

فرهنگ عمید

دارای ارزش و بها، با ارزش، گران بها، پربها.

فرهنگ فارسی

قیمتی باارزش گرانبها .
صاحب ارز و بها .
دارای ارزش وبها، باارزش، گرانبها، پربها

ویکی واژه

ذی قیمة
قیمتی، باارزش، گرانبها.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال عشقی فال عشقی فال آرزو فال آرزو فال تاروت فال تاروت