دو تیغی

لغت نامه دهخدا

دوتیغی. [ دُ ] ( ص نسبی ) دوتیغه. که دارای دو تیغ است. که با دو دمه و لبه است :
دوتیغی تر از صبح شمشیر تو
سپهر از زمین رام تر زیر تو.نظامی.نهنگی دوتیغی برانداخته
به تیغ از نهنگان سرانداخته.نظامی.

فرهنگ فارسی

دو تیغه . که دارای دو تیغ است .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم