دل اندروا

لغت نامه دهخدا

دل اندروا. [ دِ اَ دَ ] ( ص مرکب ) دل اندروای. نگران. مضطرب. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). رجوع به دل اندروای شود.

فرهنگ عمید

دلواپس، نگران، مضطرب.

فرهنگ فارسی

دل اندروای . نگران .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم