دزد زدن

لغت نامه دهخدا

دزد زدن. [ دُ زَ دَ ] ( مص مرکب ) دستبرد زدن دزد به جائی. مورد سرقت واقع شدن کسی یا جایی.

فرهنگ فارسی

دستبرد زدن دزد به جائی مورد سرقت واقع شدن کسی یا جایی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم