درون اشوب

لغت نامه دهخدا

( درون آشوب ) درون آشوب.[ دَ ] ( نف مرکب ) برهم زننده جمعیت خاطر. آنچه مایه نگرانی و افسردگی و اضطراب خاطر شود :
بلائی زین درون آشوب تر نیست
که رنج خاطر است ار هست ور نیست.سعدی.|| آنچه مزاج را از اعتدال بگرداند و معده را منقلب سازد و تهوع آرد.

فرهنگ فارسی

( درون آشوب ) بر هم زننده جمعیت خاطر آنچه مایه نگرانی و افسردگی و اضطراب خاطر شود آنچه مزاج را از اعتدال بگرداند و معده را منقلب سازد و تهوع آرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم