در ساختنی

لغت نامه دهخدا

درساختنی. [دَ ت َ ] ( ص لیاقت ) درخور سازش و ساختن :
ایزد چو نصیب من چنین کرد
در ساختنی است با چنین درد.نظامی.

فرهنگ فارسی

در خور سازش و ساختن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم