داوری گاه. [ وَ ] ( اِ مرکب ) محکمه. داورگاه. داوری گه. داورگه. دارالعدالة. || مجازاً جنگ جای. آنجا که از مردان و از مردی آنان حکومت کنند : سکندر در آن داوری گاه سخت پی افشرد مانند بیخ درخت.نظامی.در آن داوری گاه چون تیغ تیز که هم رست خیزست و هم رستخیز.نظامی.