داغ اب

لغت نامه دهخدا

( داغ آب ) داغ آب. [ غ ِ ] ( ترکیب اضافی ) نشانی که از آب بر کاغذ یا جامه در آب افتاده پیدا آید. ( آنندراج ). اثر تنیدگی آب بر کاغذ :
مانند سیل عمر گرامی گذشت و ماند
چون داغ آب یاد جوانی بدل مرا.تنها ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( داغ آب ) نشانی که از آب بر کاغذ یا جامه در آب افتاده پیدا آید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال کارت فال کارت فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تاروت فال تاروت