خوشمزگی کردن

لغت نامه دهخدا

خوشمزگی کردن. [ خوَش ْ / خُش ْ م َ زَ / زِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مزاح کردن. اِحماص. شوخی کردن. لودگی کردن. ظرافت طبع بخرج دادن. مسخرگی کردن.

فرهنگ فارسی

مزاح کردن احماص
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال احساس فال احساس فال کارت فال کارت فال ارمنی فال ارمنی