خو کننده

لغت نامه دهخدا

خوکننده. [ ک ُ ن َن ْ دَ / دِ ] ( نف مرکب ) عادت کننده. معتاد. ( یادداشت بخط مؤلف ) : یا خوکننده و آموخته از شیران و... و پلنگ ( التفهیم ).

فرهنگ فارسی

عادت کننده معتاد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال تاروت فال تاروت فال ارمنی فال ارمنی فال عشق فال عشق