خاکی شیرازی. [ی ِ ] ( اِخ ) وی یکی از دراویش و شعراء است. هدایت در«ریاض العارفین » شرح حال او را چنین می آورد: اسم اومیرزا امین ، فقیری است دردمند و سالکی است دل نژند. پیوسته در زحمت و ابتلاء مبتلی و گرفتار و از ملامت و شناعت منکرین در آزار. رنجهای بیشمار کشیده و مجاهدات بسیار گزیده ، در کنج قناعت آرمیده ، در ایام شباب سیاحت فارس و عراق و عراق عجم نموده و مدتها در عتبات زائر بوده اگر چه بسیاری از مشایخ معاصرین را دریافته ، اما در وادی اخلاص و ارادت محب علی شاه چشتی شتافته از میامن خدمت او بمقاصد اصلی کامیاب آمده چندی درقلمرو علی تنکر توقف داشته و جمعی همت بر ارادتش گماشته طریقه سلسله چشتیه دریافتند. اکنون در خارج شیراز در بقعه هفت تنان زاویه و خانقاهی دارند و احباء صحبت ایشان را غنیمت می شمارند. صحبتش مکرر دست داده اشعار خوب دارند اکنون جز این ابیات حاضر نیست : ای دل اگر دمی ز خودی با خدا شدی از پای تا بسر همه نور و ضیا شدی گفتی کز اختلاف جهان نیستم خلاص هستت خلاص گر بخلافش رضا شدی یا بی فراغتی ز ستمهای نفس اگر با سالکان راه خدا آشنا شدی. و نیز او را این رباعی است : چندی پی علم و مذهب و کیش شدم یکی چند دگر طالب درویش شدم دیدم که دل است مبداءهر فیضی برگشتم و طالب دل خویش شدم.( از ریاض العارفین چ 1 ص 258 ).هدایت در مجمع الفصحاء چ 1 ج 2 ص 108 نیز از اویاد می کند. خاکی شیرازی. [ ی ِ ] ( اِخ ) یکی از شعرای دوره شاه طهماسب صفوی است و این بیت از اوست : بر تربت خاکی ز کرم یار گذر کرد کوجان که فدای قدم یار کند کس.( از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2013 ).
فرهنگ فارسی
یکی از شعرای دوره شاه طهماسب صفوی است
دانشنامه اسلامی
[ویکی اهل البیت] وی یکی از دراویش و شعراء است. هدایت در «ریاض العارفین» شرح حال او را چنین می آورد: اسم او میرزا امین، فقیری است دردمند و سالکی است دل نژند، پیوسته در زحمت و ابتلاء مبتلی و گرفتار و از ملامت و شناعت منکرین در آزار، رنجهای بیشمار کشیده و مجاهدات بسیار دیده، در کنج قناعت آرمیده در ایام شباب سیاحت فارس و عراق و عراق عجم نموده و مدتها در عتبات زائر بوده اگرچه بسیاری از مشایخ معاصرین را دریافته، اما در وادی اخلاص و ارادت محب علی شاه چشتی شتافته از میامن خدمت او به مقاصد اصلی کامیاب آمده چندی در قلمرو علی تنکر توقف داشته و جمعی همت بر ارادتش گماشته طریقه سلسله چشتیه دریافتند. اکنون در خارج شیراز در بقعه هفت تنان زاویه و خانقاهی دارند و احباء صحبت ایشان را غنیمت می شمارند. صحبتش مکرر دست داده اشعار خوب دارند، اکنون جز این ابیات حاضر نیست: