جفت گرفتن

لغت نامه دهخدا

جفت گرفتن. [ ج ُ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) همسر گرفتن. زنی را به همسری اختیار کردن. مردی را به شوهری برگزیدن. ازدواج. زناشوئی :
شنیده ام که در این روزها کهن پیری
خیال بست به پیرانه سر که گیرد جفت.سعدی.|| برگزیدن مادینه نرینه ئی را به جفتی. اختیار کردن نرینه مادینه ئی را به جفتی : دعا کردن تاخدای تعالی وی را آهو گرداند و جفت گیرد و باز مردم شود. ( مجمل التواریخ ).

فرهنگ فارسی

همسر گرفتن زنی را به همسری اختیار کردن مردی را به شوهری برگزیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال نخود فال نخود فال عشق فال عشق فال درخت فال درخت