جراحت رسیدن

لغت نامه دهخدا

جراحت رسیدن. [ ج ِ ح َ رَ / رِ دَ ] ( مص مرکب ) زخم رسیدن. ریش شدن. مجروح گردیدن :
گر ز مژگانت جراحت رسدم
زود برهاند از آنم غم تو.عطار.جوانمردی را در جنگ تاتار جراحتی هولناک رسید. ( گلستان ).

فرهنگ فارسی

زخم رسیدن ریش شدن مجروح گردیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم