تیرک زدن
تیرک زدن. [ رَ زَ دَ ] ( مص مرکب ) بالا آمدن آبله های دیگ جوشان.( ناظم الاطباء ). || جاری شدن خون از زخم. ( از غیاث اللغات ) ( آنندراج ) ( بهار عجم ) :
ز خونی که تیرک زد از فرقگاه
یلان را برافروخت پرّ کلاه.هاتفی ( از آنندراج ).|| درد کردن. ( بهار عجم ) ( آنندراج ).
(رَ. زَ دَ ) (مص ل . ) جهیدن آب یا مایعی دیگر از سوراخی ریز.
( مصدر ) ۱ - جهیدن آب یا مایعی دیگر از سوراخی باریک . ۲ - تیر کشیدن .
بالا آمدن آبله های دیگ جوشان جاری شدن خون از زخم
جهیدن آب یا مایعی دیگر از سوراخی ریز.