تقصیر رفتن

لغت نامه دهخدا

تقصیر رفتن. [ ت َ رَ ت َ] ( مص مرکب ) تقصیر افتادن. کوتاهی شدن :
داری هوس کشتنم اینک سر و خنجر
تقصیر اگر میرود از جانب ما نیست.سلمان ( از آنندراج ).در گنه کز جانب ما بود تقصیری نرفت
چون در آمرزش که کار اوست تقصیری کند.خواجه پیشنماز ( از آنندراج ).رجوع به تقصیر و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

تقصیر افتادن کوتاهی شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال نخود فال نخود فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال چای فال چای