لغت نامه دهخدا بوخلاف. [ خ َ / خ ِ ] ( اِخ ) ابلیس. ( غیاث ) ( آنندراج ). شیطان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به ابوالخلاف شود.
فرهنگ فارسی ۱ - ( صفت ) آنکه مخالفت کند . ۲ - ( اسم ) شیطان ابلیس . یا بو خلافی . ۱ - مخالفت ۲ - شیطنت .