بلند شنیدن

لغت نامه دهخدا

بلند شنیدن. [ ب ُ ل َ ش َ / ش ِ دَ ] ( مص مرکب ) به صدای رسا شنیدن. ( فرهنگ فارسی معین ). || کر شدن ای ناشنوا شدن. ( غیاث ). کم شنیدن ، و این ظاهراً ترجمه هندی است. ( آنندراج ). سنگین شدن گوش. ( ناظم الاطباء ). بزحمت مطلبی را شنیدن. ( فرهنگ فارسی معین ) :
ور به فغان برکشد آه بلند
گوش فلک نشوند الابلند.میرخسرو ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - بصدای رسا شنیدن . ۲ - سنگین شدن گوش بزحمت مطلبی را شنیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال آرزو فال آرزو فال ورق فال ورق فال تاروت فال تاروت