باقر علی خان

لغت نامه دهخدا

باقرعلیخان. [ ق ِ ع َ ] ( اِخ ) از مشاهیر شعرای پارسی گوی هندوستان که در اوایل قرن 12 هَ. ق. در لکنهوبدنیا آمد. وی دردربار محمدشاه گورکانی بود و درجوانی درگذشت. درنظم و نثر و حسن خط مهارت داشت. دو منظومه موسوم به «رموز الطاهرین » و «مرآت الجمال » و دیوانی دارد. اثر دیگرش «گلستان اسرار» است. از اوست :
شعله زد عشق جسم و جان مرا
شمع سان سوخت استخوان مرا
به غمش سوختم چو دیوانه
داد خاکسترم نشان مرا.( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1202 ).

فرهنگ فارسی

از شعرای پارسی گوی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال چای فال چای فال چوب فال چوب فال تاروت فال تاروت