ایل شدن

لغت نامه دهخدا

ایل شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مطیعشدن. تسلیم شدن. منقاد گشتن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

مطیع شدن تسلیم شدن منقار گشتن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم