دانشنامه اسلامی
«حقیر در بدو تشرفم به قم که در سنه هزار و سیصد و چهل و شش (بود)، قصد اقامت دائمی را نداشتم و مخصوصا قیام حوزه قم را بسته به وجود مرحوم آیت اللّه حائری(می دانستم) و خیال می کردم که بعد از وی بقاء و استمراری (نخواهد بود)، بالاخص که در آن اوان باد مخالفت نیز وزیدن گرفته( و) گلهای این گلشن را از شاخه ها پراکنده می نمود، این بود که بنایی بر اقامت دائمی در قم نداشتم، ولی به حکم استخاره ای (که) آیه شریفه (اقیموا الدین و لا تتفرقوا) آمد، حقیر اطمینان بر استقرار این حوزه شریفه پیدا کرده قصد اقامت موقتی خود را (تبدیل) به مجاورت دائمی کردم. باری قریب ده سال زمان حیات مرحوم حائری را درک کرده از مجالس بحث وی استفاده نمودم.»
معظم له به هنگام اقامتشان در زنجان، علاوه بر اینکه از مبرزین فضلاء زنجان بوده و از مدرسین مهم سطوح در این شهر به شمار می رفتند، از نظر فعالیت های اجتماعی هم، شاید شخص منحصر به فرد این شهر بودند، در غالب فعالیت های دینی مربوط به اهل علم و گاه مربوط به مسائل مهم شهر، سهم عهده داشتند. مرحوم آیت اللّه حاج سید محمد زنجانی (م 1355) که از بزرگان زنجان بودند، در مواقع ضروری با همکاری وی بازار را تعطیل می نمود، بستن بازار و باز کردن آن در واقع در دست این آقایان بود، هر چند که به حسب ظاهر در دست بعضی از رؤسا بازار قرار داشت، در سال 1344 که ابن سعود، قبور ائمه طاهرین را در مدینه خراب کرد، مرحوم آیت اللّه حاج میرزا مهدی میرزایی زنجانی که در رأس روحانیت زنجان قرار داشت و از فضلاء و مدرسین هم، مرحوم آیت اللّه زنجانی که ریاست طلبه ها را داشت، این دو به شهرستانهای مختلف نامه نوشتند که روز هشتم شوال به عنوان ابراز انزجار از این جنایت هولناک تعطیل رسمی شود. ایشان می فرمود: من در روز هشتم شوال ( سال دیگر) در یکی از شهرهای خارج ایران بودم، دیدم همه شهر تعطیل است، تعجب کردم و از علتش پرسیدم، گفتند: امروز هشتم شوال مطابق با روزی است که وهّابی ها دست به این فاجعه عظیم زدند.
مدرسه سید در زنجان که بزرگترین مدرسه این شهر و خیلی معتبر بوده و موقوفات بسیار مفصلی داشت و مرحوم آیت اللّه زنجانی 25 سال در آن به تحصیل و تدریس پرداخت، اداره این مدرسه و تعیین طلاب آن به طور عمده با ایشان بود ( البته تولیت آن مدرسه با مرحوم آیت اللّه میرزا محمود امام جمعه بود) آن فقید سعید در سال 1344 کتاب خیرالامور را در آنجا نوشت.
آن سید والاتبار « پس از رحلت آیت اللّه حائری(ره) به مرحوم آیت اللّه «حجّت» پیوسته و به واسطه کسالت آن مرحوم قسمتی از کارهای ایشان را که از آنها جواب استفاتائات بوده به عهده گرفته و در موقع بیماری آن مرحوم رسما در سه موقع صبح و شب به جای ایشان اقامه نماز جماعت نمود. تا سال 1390قمری که به واسطه کسالت درد پا و ضعف مزاج از آمدن به نماز خودداری و آن را به فرزند ارجمندش حاج آقا سید موسی واگذار و خود معتکف در خانه شده و به تألیف و مطالعه پرداخته (است).»
در کنار تألیفات در دو جلسه بحث مهم شرکت می کرد: یکی جلسه ای که مؤسس آن مرحوم آیت اللّه العظمی صدر(م ) 1373و آیت اللّه زنجانی در آن شرکت فعال داشته و از ارکان آن به شمار می رفت و غالبا جلسات در منزل ایشان تشکیل می شد. در این جلسه بر برخی از کتب فقهی مانند مجمع المسائل آیت اللّه حائری وسیلة النجاة، و عروة الوثقی حاشیه زده اند.
جلسه بحث دوم نیز جلسه ای بود که آن مرحوم و حضرت امام خمینی (ره)دو رکن عمده آن محسوب می شدند. ایشان در همان سال ورود به قم توسط مرحوم آیت اللّه حاج میرزا عبداللّه مجتهدی تبریزی (م ) 1366با حضرت امام آشنا شده و چنان با هم رفیق و صمیمی گردید که نظیر آن کمتر دیده می شود.
آن وقت ها که حضرت آیت اللّه آقای زنجانی در مدرسه فیضیّه قم نماز جماعت اقامه می فرمودند، نماز باشکوهی برپا می شد و حضرت امام رحمةاللّه علیه در صف اول جماعت پشت سر آن مرحوم به نماز جماعت می ایستادند و اگر موقعی آن مرحوم حضور نداشتند و یا دیر می آمدند حضرت امام به نماز می ایستادند و آن مرحوم اگر می آمدند به ایشان اقتداء می کردند.»