انچش

لغت نامه دهخدا

( آنچش ) آنچش. [ چ ِ ] ( ضمیر + حرف ربط + ضمیر ) مخفف آنچه اش. آنچه او را :
بدو بازداد آنچنان کش بخواست
بیفزود در تن هر آنچش بکاست.فردوسی.فرود آوردی آنچش خود برآوردی
گسستی هرچه را کآن خود به پیوستی.ناصرخسرو.

فرهنگ عمید

( آنچش ) آنچه اش، آنچه او را.

فرهنگ فارسی

( آنچش ) ( اسم ) مخفف ( آنچه اش ) آنچه او را بیفزود در تن هر آنچش بکاست ( فردوسی ) .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم