اندرز امام حسین به کوفیان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] امام حسین (علیه السّلام) در خطبه ای رسا کوفیان را فریب خورده دنیا دانسته و منشاء هدایت ناپذیری آنان را حرام خواری، فتنه انگیزی و اعمال زشت آنها می داند و فرجام بدی را برای آنان ترسیم می نماید.
خوارزمی خطبه امام حسین (علیه السّلام) را با اضافات و تفاوت هایی با گزارش طبری، بدین صورت نقل کرده است:
← فریب خودگان دنیا
خوارزمی خطبه دیگری نیز از امام حسین (علیه السّلام) در روز عاشورا، مسنداً به نقل از عبدالله بن حسن گزارش کرده است. گویا مقصود از «عبدالله»، عبدالله محض، و مقصود از پدرش حسن، حسن مثنی پسر امام حسن مجتبی (علیه السّلام) است که در کربلا حضور داشت و زخمی شد، اما کشته نشد و از شهود عینی حادثه بود.
← هدایت ناپذیری و حرام خواری
یکی از سپاهیان عمر بن سعد می گوید: در همان روزی که حسین کشته شد، برای ما خطبه ای ایراد کرد. وی ابتدا خداوند را حمد و ثنا کرد و سپس گفت: ای بندگان خدا، تقوای الهی را پیشه کنید و از این دنیا برحذر باشید که اگر این دنیا همیشگی بود و یا کسی در آن همیشگی بود، پیامبران سزاوارتر بودند که به آن رضایت دهند و راضی به قضا باشند؛ اما خداوند این دنیا را برای بلا خلق کرده و اهل آن را برای فنا و رفتن آفریده است؛ پس چیزهای جدید آن کهنه، و نعمت هایش زایل شدنی، و شادی هایش تمام شدنی است، و دنیا منزلگاهی است برای رسیدن و خانه ای است گذرا؛ پس به فکر زاد و توشه باشید که بهترین زاد و توشه، همان تقوای الهی است.تقوای الهی پیشه کنید، شاید که رستگار شوید. شخصی به نام سعد بن عبیده نقل می کند: حسین در حالی که جبه ای از برد بر تن داشت، جلو آمد تا با سپاهیان ابن زیاد صحبت کند؛ وقتی که با آنها صحبت کرد، برگشت. در همین هنگام مردی از قبیله بنی تمیم به نام عمر طهوی (لعنة الله علیه)، تیری به سوی او پرتاب کرد و من به آن تیر نگاه می کردم، دیدم دقیقاً به وسط دو شانهٔ او برخورد کرد و در آن جبه فرو رفت و از آن آویزان شد. وقتی حسین دید آنها از پذیرفتن سخنش ابا دارند، به سمت لشکریانش برگشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم