دانشنامه اسلامی
امتحان در لغت به معنای آزمودن است این واژه از ریشه «م ح ن» به معنای تازیانه زدن و گداختن گرفته شده است؛ «امتحنتُ الذهب» یعنی طلا را در آتش قرار دادم تا آزمایش شده و خالص شود. به گفته برخی تصفیه و تخلیص از آثار و لوازم امتحان است. امتحان با توجه به معنای ریشه آن در مواردی به کار می رود که با سلب آسایش و آرامش ظاهری همراه است.واژه های دیگری چون « تمحیص »، « ابتلاء » و « فتنه » نیز به نوعی مفید معنای آزمایش و هریک دارای خصوصیتی است.تمحیص آزمونی است که با آن چیزی را از آلودگی پیراسته و از عیوب و زواید خالص سازند. گفته شده:از آن رو که در برخی موارد تمحیص در برابر محق به کار رفته و محق بر نقصان و محو شدن دلالت می کند، در تمحیص این خصوصیت وجود دارد که با ابقا و تثبیت همراه است. ابتلاء از ریشه بِلْو یا بِلْیْ به معنای امتحان است که با عنایت به لحاظ معنای قدمت، کهنگی و فرسودگی در ریشه اخیر بیش تر با امور مدت دار تحقق یافته و نوعاً در مواردی که با مصیبتها و مکاره و مشقتها همراه است به کار می رود ، گرچه به آن موارد اختصاص نداشته درباره نعمت نیز استعمال می شود. فتنه به معنای آزمودن از ریشه «ف ت ن» به معنای شیفتگی و شیدایی است. فتنه با توجه به معنای ریشه آن، آزمودنی است که با امور به ظاهر زیبا و فریبا صورت پذیرد.مؤیّد این مطلب به کار رفتن فتنه در برخی آیات و نیز در لغت درباره مال و فرزندان است.برای فتنه معانی دیگری نیز گفته شده که کاربرد فتنه درباره برخی از آن ها چون قتل ، شرک ، کفر و...از باب تسمیه مسبّب به اسم سبب است، زیرا فتنه می تواند زمینه ارتکاب آن ها را فراهم آورد.به نظر می رسد همه واژگان یاد شده به نوعی دربردارنده مفهوم امتحان است؛ گو این که در چگونگی این دلالت به صورت تضمن، التزام یا مطابقت یکسان نیستند.
← امتحان از منظر مفسران
۱. ↑ الصحاح، ج ۶، ص ۲۲۰۱.۲. ↑ لسان العرب، ج ۱۳، ص ۴۰۱، «محن».
مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «امتحان».
...