اصطکاک کردن

لغت نامه دهخدا

اصطکاک کردن. [ اِ طِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بهم خوردن. تصادم. بهم واکوفتن. بهم زدن. رجوع به اصطکاک شود.

فرهنگ فارسی

بهم خوردن . تصادم . بهم وا کوفتن بهمزدن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تک نیت فال تک نیت فال کارت فال کارت