اسلام بادیه نشینان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اسلام بادیه نشینان (قرآن). در آیه ۱۴ سوره حجرات خدای متعال به ایمان نیاوردن و به اسلام آوردن بادیه نشینان اشاره می کند.
قالت الاعراب ءامنا قل لم تؤمنوا ولـکن قولوا اسلمنا ولما یدخل الایمـن فی قلوبکم... عرب های بادیه نشین گفتند: ایمان آورده ایم، بگو شما ایمان نیاورده اید ولی بگوئید اسلام آورده ایم، اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است!...
← شان نزول
خداوند منّت گذاری برخی از بادیه نشینان عرب، بر پیامبر صلی الله علیه وآله به جهت اسلام آوردنشان را در قرآن چنین بیان فرموده است: «قالت الاعراب ءامنا قل لم تؤمنوا ولـکن قولوا اسلمنا ولما یدخل الایمـن فی قلوبکم...» عربهای بادیه نشین گفتند: ایمان آورده ایم، بگو شما ایمان نیاورده اید ولی بگوئید اسلام آورده ایم، اما هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است!. .. «یمنون علیک ان اسلموا قل لاتمنوا علی اسلـمکم بل الله یمن علیکم ان هدکم للایمـن...» آنها بر تو منت می گذارند که اسلام آورده اند، بگو اسلام خود را بر من منت مگذارید، بلکه خداوند بر شما منت می گذارد که شما را به سوی ایمان هدایت کرده... این آیه و آیات بعدش تا آخر سوره متعرض حال اعراب است که ادعای ایمان می کردند، و بر پیامبر، منت می نهادند که ما ایمان آورده ایم. و سیاق این آیه که حکایت کلام آنان و ماءمور شدن رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) است به اینکه در پاسخشان بفرماید: نه، هنوز ایمان نیاورده اید، دلالت دارد بر اینکه مراد از ((اعراب (بعضی از عرب های بادیه نشین بوده، نه همه آنان، به شهادت آیه (و من الاعراب من یؤمن بالله و الیوم الاخر (که می فرماید: بعضی از اعراب به خدا و روز جزا، ایمان دارند.معنای اینکه فرمود: به اعراب بگو ایمان نیاورده اید بلکه بگویید اسلام آورده ایم:(قالت الاعراب امنا قل لم تومنوا (یعنی به تو می گویند ایمان آوردیم و ادعای ایمان می کنند، بگو: نه، هنوز ایمان نیاورده اید، و آنان را در ادعایشان تکذیب کن. و جمله (و لکن قولوا اسلمنا (استدراک و اعراض از آن معنایی است که جمله قبلی بر آن دلالت داشت، و تقدیر کلام چنین است: نگویید ایمان آوردیم بلکه بگویید اسلام آوردیم.(و لما یدخل الایمان فی قلوبکم (این جمله می رساند که: با اینکه انتظار می رفت ایمان داخل در دل های شما شده باشد، هنوز نشده، و به همین جهت در این جمله نفی ایمانی که در جمله قبلی بود تکرار نشده. در آن جا می فرمود: بگو ایمان نیاورده اید (و در اینجا می فرماید (با اینکه انتظار آن هست هنوز ایمان داخل در قلوب شما نشده)) پس تکرار یک مطلب نیست.
فرق ایمان و اسلام
از اینکه در این آیه شریفه نخست ایمان را از اعراب نفی می کند و سپس توضیح می دهد که منظور این است که ایمان کار دل است، و دل های شما هنوز با ایمان نشده، و در عین حال اسلام را برای آنان قائل می شود، بر می آید که فرق بین اسلام و ایمان چیست. ایمان معنایی است قائم به قلب و از قبیل اعتقاد است؛ و اسلام معنایی است قائم به زبان و اعضاء، چون کلمه اسلام به معنای تسلیم شدن و گردن نهادن است. تسلیم شدن زبان به این است که شهادتین را اقرار کند، و تسلیم شدن سایر اعضاء به این است که هر چه خدا دستور می دهد ظاهرا انجام دهد، حال چه اینکه واقعا و قلبا اعتقاد به حقانیت آنچه زبان و عملش می گوید داشته باشد، و چه نداشته باشد، و این اسلام آثاری دارد که عبارت است از محترم بودن جان و مال، و حلال بودن نکاح و ارث او. به بیان دیگر؛ تفاوت اسلام و ایمان ، در این است که اسلام شکل ظاهری قانونی دارد، و هر کس شهادتین را بر زبان جاری کند در سلک مسلمانان وارد می شود، و احکام اسلام بر او جاری می گردد، ولی ایمان یک امر واقعی و باطنی است و جایگاه آن قلب آدمی است ، نه زبان و ظاهر او، اسلام ممکن است انگیزه های مختلفی داشته باشد، حتی انگیزه های مادی و منافع شخصی ، ولی ایمان حتما از انگیزه های معنوی ، از علم و آگاهی ، سرچشمه می گیرد، و همان است که میوه حیات بخش تقوی بر شاخسارش ظاهر می شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم