ارام بودن

لغت نامه دهخدا

( آرام بودن ) آرام بودن. [ دَ ] ( مص مرکب ) استراحت :
چنان دان که هر کس جهان را شناخت
در او جای آرام بودن نساخت.فردوسی.

فرهنگ فارسی

( آرام بودن ) استراحت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال میلادی فال میلادی فال چای فال چای فال قهوه فال قهوه