ادمک

لغت نامه دهخدا

( آدمک ) آدمک. [ دَ م َ ] ( اِ مصغر ) لعبت اطفال که غالباً از چوب سازند. || شکل آدمی که نقش کنند.

فرهنگ معین

( آدمک ) (دَ مَ ) (اِمصغ . ) ۱ - آدم کوچک . ۲ - مترسک .

فرهنگ عمید

( آدمک ) ۱. آدم کوچک.
۲. پیکر و هیکل کوچک که به شکل آدمی درست کنند.

فرهنگ فارسی

( آدمک ) ( اسم ) ۱ - آدم کوچک انسان کوچک ۲ - پیکری کوچک که بشکل انسان درست کنند .
شکل آدمی که نقش کنند
آدم کوچک، پیکروهیکل کوچک که بشکل آدمی درست کنند

دانشنامه عمومی

آدمک (سرده). آدمک ( سرده ) ( نام علمی: Biebersteinia ) نام یک سرده از راسته افراسانان است. این سرده در ایران یک گونه علفی چند ساله به نام Biebersteinia multifida دارد[ نیازمند منبع] که علاوه بر ایران در سوریه، لبنان، ارمنستان، آسیای مرکزی و افغانستان پراکنده است.
ادمک ( به لاتین: Adamek ) در لهستان است که در Gmina Stąporków واقع شده است.
ادمک ۲۵۰ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال نخود فال نخود فال زندگی فال زندگی فال تک نیت فال تک نیت