ابونه

لغت نامه دهخدا

( آبونه ) آبونه. [ ن ِ ] ( فرانسوی ، ص ، اِ ) آبونه شدن روزنامه و مانند آن ؛ از خریداران ماهیانه یا سالیانه آن گردیدن.
ابونه. [ اَ وِ ن َ ] ( ع اِ ) ج ِ بُوان. ستونهای پیشین خیمه.

فرهنگ معین

( آبونه ) (نِ ) [ فر. ] (ص . ) ۱ - مشترک روزنامه یا مجله و مانند آن . ۲ - شخص حقیقی یا حقوقی که با پرداخت وجهی از خدمات خاصی استفاده کند، مشترک . (فره ).

فرهنگ عمید

( آبونه ) مشترک روزنامه یا مجله.

فرهنگ فارسی

( آبونه ) ( صفت ) مشترک روزنامه و مجله و مانند آن .
آبونه شدن روزنامه و مانند آن
مشترک روزنامه یامجله
ستونهای پیشین خیمه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم