اب طلاکاری

لغت نامه دهخدا

( آب طلاکاری ) آب طلاکاری. [ طِ / طَ ] ( حامص مرکب ) تذهیب. || اندودن به اکلیل.

فرهنگ فارسی

( آب طلاکاری ) ۱ - اندودن جسمی با آب زر تذهیب . ۲ - پیش. کسی که تذهیب کند . ۳ - اندودن جسمی با کلیل . ۴ - پیش. کسی که با اکلیل کار کند.
اندودن با کلیل
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال ورق فال ورق فال اوراکل فال اوراکل فال زندگی فال زندگی