اب زدن

لغت نامه دهخدا

( آب زدن ) آب زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) آب افشاندن و پاشیدن ، بچیزی یا بجایی.

فرهنگ فارسی

( آب زدن ) ( مصدر ) ۱- آب افشاندن بچیزی یا جائی آب پاشی کردن ۲ - فرو نشاندن آتش خشم تسکین دادن رام کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال حافظ فال حافظ فال ابجد فال ابجد فال تک نیت فال تک نیت