عربون

لغت نامه دهخدا

عربون. [ ع ُ ] ( ع اِ ) ربون. عَربَون. عُربان. ( منتهی الارب ). بیعانه. ربون. رجوع به ربون و زبون شود.

فرهنگ فارسی

زبون عربون بیعانه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال عشق فال عشق استخاره کن استخاره کن فال اعداد فال اعداد