عابر سبیل

لغت نامه دهخدا

عابرسبیل. [ ب ِ رِ س َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رهگذر. مسافر. ( منتهی الارب ) :
ساکن خانه علوم توئی
غیر تو عابر سبیل آمد.خاقانی.

فرهنگ فارسی

رهگذر مسافر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال عشقی فال عشقی فال میلادی فال میلادی فال اوراکل فال اوراکل