صیود

لغت نامه دهخدا

صیود. [ ص َ ] ( ع ص ) شکاری. ج ، صُیُد. ( منتهی الارب ).
صیود. [ ص َی ْ یو ] ( ع ص ) تیر صائب و بر هدف. ( منتهی الارب ).
صیود. [ ص َ ] ( اِخ ) نام اسبی است. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نام اسبی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم