سرجیک

لغت نامه دهخدا

سرجیک. [ س َ ] ( اِ ) سرهنگ. ( لغت فرس اسدی ) :
ای بر همه قحبه گان عالم سرجیک.فرالاوی.ای بر سر خوبان جهان بر سرجیک
پیش دهنت ذره نماید خرچیک.عنصری.رجوع به سرجنگ شود.

فرهنگ فارسی

سرهنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال چوب فال چوب فال کارت فال کارت فال عشق فال عشق