ریلو. ( اِ ) شنجار را گویند. ( فرهنگ جهانگیری ). اشخار. قلیا. شنجار. ( ناظم الاطباء ) ( از برهان ). قلیا و اشخار را گویند و آن رستنی باشد برگ آن سیاه و بیخ وریشه آن سطبر. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) : چون علاج دماغ گنده کند داروی او شراب ریلو باد.کمال الدین اسماعیل ( از انجمن آرا ).رجوع به مترادفات کلمه شود.