رکسانه

لغت نامه دهخدا

رکسانه. [ رُن َ ] ( اِخ ) دختر کوهوتانوس که اسکندر مقدونی به وی عشق ورزید و او را بزنی کرد. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به اسکندر و روشنک شود.

فرهنگ اسم ها

اسم: رکسانه (دختر) (یونانی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: roksāne) (فارسی: رکسانه) (انگلیسی: roksane)
معنی: رکسانا، روشنک، دختر دارا و همسر اسکندر، ( = رکسانا )، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر داراب و همسر اسکندر مقدونی

دانشنامه آزاد فارسی

رُکسانه ( ـ۳۱۱پ م)
همسر اِسکَندَر مَقدونی، دختر اُکسیارتِس سغدی. پس از مرگ اسکندر برایش یک پسر آورد. مادر و پسر بعداً به دست کاساندروس، از سرداران اسکندر، کشته شدند. در افسانه ها آمده است داریوش سوم در حال مرگ بود که اسکندر به بالین او آمد و از او خواست تا هر وصیتی دارد، بگوید. داریوش سفارش کرد که اسکندر دختر او را به زنی بگیرد و او را پاس بدارد. اَئِتیون نقاش قرن ۴پ م مجلسی از این عروسی را نقاشی کرده بود. در ۱۵۱۴م سودوما، نقاش ایتالیایی بر پایۀ شرحی از لوکیان ، نویسندۀ یونانی (۱۲۰ـ۱۸۰م ) از این اثر، تابلو معروف خود را دربارۀ عروسی اسکندر با رکسانه در فَرنِسینا در رُم آفرید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال عشقی فال عشقی فال چای فال چای فال سنجش فال سنجش