روح خراش

لغت نامه دهخدا

روح خراش. [ خ َ ]( نف مرکب ) آنچه روح را بیازارد. جان خراش. دلخراش.

فرهنگ فارسی

آنچه روح را بیازارد جان خراش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال نخود فال نخود فال تماس فال تماس