جخت

لغت نامه دهخدا

جخت. [ ج َ ] ( ق ) حال و این زمان. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ). || در تداول عوام ، به معنی منتهی. حداکثر: بذرافشان علی آباد سیصد خروارکجا بود، جخت به صد خروار برسد. || ( ص ) سخت و محکم و مضبوط. ( لغت محلی شوشتر، نسخه خطی ).

فرهنگ معین

(جَ ) (ق . ) دقیقاً، درست .
( ~. ) (اِ. ) عطسة دوم ، متضاد صبر، که آن را به فال نیک می گیرند.

فرهنگ فارسی

حال و این زمان یا سخت و محکم و مضبوط .

ویکی واژه

دقیقاً، درست.
عطسة دوم، متضاد صبر، که آن را به فال نیک می‌گیرند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم