ثبیت

لغت نامه دهخدا

ثبیت. [ ث َ ] ( ع ص ، اِ ) نعت از ثبات و ثبوت. || مرد دلاور. || مرد ثابت عقل. || اسب سبک و تیز رو. || ایستاده. برجای مانده. قرارگیرنده.
ثبیت. [ ث َ ] ( اِخ ) از اعلام است.
ثبیت. [ ث ُ ب َ ] ( اِخ ) ابن کثیر. محدث است.
ثبیة. [ ث ُ ب َی ْ ی َ ] ( ع اِ مصغر ) تصغیر ثُبة و یا آن ثویبة است.

فرهنگ فارسی

ابن کثیر محدث است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال نخود فال نخود استخاره کن استخاره کن فال تک نیت فال تک نیت