ترکدار

لغت نامه دهخدا

ترکدار. [ ت َ ] ( نف مرکب ) کسی که خود بر سر نهاده باشد. ( ناظم الاطباء ). دارنده ترک. خود پوشیده :
بریده ز هر سو سر ترکدار
پراکنده خفتان همه دشت و غار.فردوسی.به هر گام بی تن سری ترکدار
بد افکنده چون مجمر زرنگار.( گرشاسب نامه ).چو جنگی سواران فزون از شمار
زره پوش و جوشن ور و ترکدار.( گرشاسب نامه ).

فرهنگ فارسی

کسی که خود بر سر نهاده باشد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تاروت فال تاروت