تخسی

لغت نامه دهخدا

تخسی. [ ت ُ] ( حامص ) در تداول ، سخت بی آرامی طفل. شیطنت کودک.

فرهنگ فارسی

در تداول سخت بی آرامی طفل شیطنت کودک .

دانشنامه آزاد فارسی

تُخْسی
طایفۀ ترک، منسوب به ناحیۀ تُخس، ساکن ناحیه قُیای. ناحیه تُخس از شرق و شمال به سرزمین چِگِل ها، از غرب به قلمرو قرقیزها و از جنوب به بوم زیست خلخ /قرلق ها محدود بود. اینان مردمی چادرنشین بودند و با گله های خود ییلاق ـ قشلاق می کردند. سبکتکین، مؤسس سلسلۀ غزنویان، به اسارت این مردم درآمد و در بازار برده فروشان چاچ فروخته شد. تخسی ها از دو گروه به نام های لازنه و فراخیه تشکیل می شدند. این مردم، به احتمال بسیار زیاد، همانند قرلق ها و چگل ها و یغماها، از عناصر اصلی دولت قراخانیان (از ۳۱۵ تا ۶۰۹ ق) بودند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال درخت فال درخت فال مکعب فال مکعب فال حافظ فال حافظ