بالاندن

فرهنگ عمید

۱. نمو دادن، رویاندن.
۲. تناور ساختن.
۳. جنباندن: یک قصیده هزارجا خوانده / پیش هر سفله ریش بالانده (سنائی: مجمع الفرس: بالانده ).

فرهنگ فارسی

نمودادن، رویاندن، تناور، ساختن، جنباندن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال کارت فال کارت فال عشقی فال عشقی فال انبیا فال انبیا