انتظام دادن

لغت نامه دهخدا

انتظام دادن. [ اِ ت ِ دَ ] ( مص مرکب ) نظم کردن. منتظم کردن. مرتب کردن. ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

نظم کردن . مرتب کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال نخود فال نخود فال تاروت فال تاروت فال حافظ فال حافظ