افق حقیقی

لغت نامه دهخدا

افق حقیقی. [ اُ ف ُ ق ِ ح َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آن است از فلک که بدو آن سطح رسد که موازی است افق حسی را و مرکز زمین را بگذرد. و میان هر دو افق [حسی وحقیقی ] بس چیز نبود چون کره ای بزرگ باشد ولیکن ناپیدا شود. و چون کره خود بود آنچه میان هر دو افق است بزرگ بود و افق حقیقی کره را بدو نیم کند. ( التفهیم ص 62 ). افق حقیقی دایره عظیمه ایست که دو قطبش دو نقطه سمت الرأس و سمت القدم و خط واصل میان این دونقطه بر آن عمود باشد و بحکم اینکه عظیم است کره رابدونیم میکند. ( از حاشیه التفهیم چ همایی ص 62 ).

فرهنگ فارسی

آنست از فلک که بدو آن سطح رسد که موازی است افق حسی را و مرکز زمین را بگذرد .

فرهنگستان زبان و ادب

{true horizon, geometric horizon/ geometrical horizon} [مهندسی نقشه برداری] در تصویرسنجی، صفحه ای افقی که از نقطۀ دید یا مرکز تصویر (perspective centre ) می گذرد

ویکی واژه

در تصویرسنجی، صفحه‌ای افقی که از نقطۀ دید یا مرکز تصویر (perspective centre) می‌گذرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت فال درخت فال درخت