افتاده حال

لغت نامه دهخدا

افتاده حال. [ اُ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) متواضع. فروتن. ساکت. آرام. و رجوع به افتاده حالی شود.

فرهنگ فارسی

متواضع فروتن ساکت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم