اشداد

لغت نامه دهخدا

اشداد. [ اِ ] ( ع مص ) صاحب ستور سخت شدن. ( منتهی الارب ). در اقرب الموارد چنین است : اَشَدَّ؛ کان معه دابّة شدیدَة. || قوت دادن کسی را. ( منتهی الارب ). || اَشَدَّ فلان ؛ بلغ الاشدّ فی عقل او سن . ( اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم