استخوان بست

لغت نامه دهخدا

استخوان بست. [ اُ ت ُ خوا / خا ب َ ] ( اِ مرکب ) جبیره. جبر.

فرهنگ فارسی

جبیره

فرهنگستان زبان و ادب

{bone block} [ارتاپزشکی] تکه استخوانی که برای ایجاد محدودیت حرکت مفصل یا پیوند استخوان یا پر کردن حفره های استخوان به کار می رود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال سنجش فال سنجش فال راز فال راز فال ارمنی فال ارمنی