اساعه

لغت نامه دهخدا

( اساعة ) اساعة. [ اِ ع َ ] ( ع مص ) اِسْواع. مهمل گذاشتن ستور را. ( منتهی الارب ).ضایع کردن ستور را. ( از منتهی الارب ). فروگذاشتن چهارپای. ( تاج المصادر بیهقی ). بی تیمار گذاشتن ، چنانکه اشتران خود را بر سر خود گذاشتن و رها کردن. || ساعتی در ساعت دیگر آمدن ، یا یک ساعت پس ماندن : اَسْوَع َ و اَساع َ؛ انتقال یافت از ساعتی بساعتی یا ساعتی تأخیر کرد. ( از منتهی الارب ). || مذی انداختن مرد بعد انتشار. ( منتهی الارب ): اسوع الرجل ؛ ای انعظ ثم امذی. || گذاشتن خر نره خود را. ( منتهی الارب ): اسوع الحمار؛ ای ارسل قضیبه.

فرهنگ فارسی

مهمل گذاشتن ستور را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال چای فال چای